Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-27@09:50:18 GMT

۸۰ سالگی خسرو شکیبایی با مهرجویی و پوراحمد

تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۱۴۹۹۰

۸۰ سالگی خسرو شکیبایی با مهرجویی و پوراحمد

 به گزارش تابناک، خسرو شکیبایی، یکی از بی‌شمار هنرمندان سرزمین کشورمان بود که بر صحنه تئاتر کشف شد. او همواره خوشنود بود که زادروزش با روز جهانی تئاتر همزمان شده است.

او که در کودکی جادوی سینما و تئاتر را کشف کرده بود، همه کوشش خود را به کار گرفت تا به سرزمین هنر راه بیابد. گرچه زندگی با او چندان هم مهربان نبود و در نوجوانی، پدرش را از دست داد و مسئولیت تامین زندگی را با همراهی مادرش به دوش کشید، با این‌ها خستگی مشاغلی، چون کارگری سبب نشد که از علاقه‌مندی خود دور بماند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در نوزده سالگی برای اولین بار استعداد بازیگری او کشف شد. خداوند برای او کم نگذاشته بود هم توانمندی بازیگری و هم صدایی جادویی. با این همه او به این موهبت‌های طبیعت بسنده نکرد بلکه تا سر حد توان تلاش کرد تا به سرمنزل مقصود برسد و در هنر‌های نمایشی کشورمان به چهره‌ای ماندگار تبدیل شود. 

اما در این نوشتار که به انگیزه زادروز او منتشر می‌شود، قرار نیست از بازی‌های اثرگذار او بگوییم یا شخصیت مثال‌زدنی‌اش که به قول رامبد جوان، به طرز بی‌رحمانه‌ای، دوست‌داشتنی بود.

او در روز جهانی تئاتر به دنیا آمد و منطق گفتگو را که اصلی‌ترین پایه تئاتر است، خوب می‌دانست.

شکیبایی نه تنها روی صحنه نمایش یا مقابل دوربین راه گفتگو با مخاطب خود را بلد بود، به هنگام دکلمه اشعار شاعران کشورمان نیز این ویژگی را به کار می‌برد.

اگر ما فریفته شعرخوانی او می‌شدیم و خلوت خویش را با صدای او آهنگین می‌ساختیم، تنها به سبب جادوی صدای او نبود. او خوب می‌دانست که چگونه مهارت بازیگری خود را به کار بگیرد و با مخاطب غایب خود، گفتگو کند؛ خسرو شکیبایی در تمام لحظات خلوت ما حاضر بود.

او که بار‌ها روی صحنه تئاتر کشف شده بود، خوب می‌دانست که تک‌گویی شاعرانه را چگونه به گفتگو تبدیل کند و این‌ها همه آسان به دست نیامده بود چراکه او به نسلی تعلق داشت که به واسطه تلاش و خواستن خود، جاده موفقیت را هموار می‌کرد.

همچنانکه در سال‌های آغازین جوانی، مشکلات زندگی، او را از تحصیل بازنداشت و در دوران طلایی دانشکده هنر‌های زیبا در رشته تئاتر پذیرفته شد تا نزد بسیاری از نام‌آوران این هنر، کسب علم کند.

خیلی زود به نمایش‌های دانشجویی راه یافت و در آثاری که استادان دانشکده با حضور دانشجویان خود به صحنه می‌بردند، به ایفای نقش پرداخت.

در کنار زنده یاد هادی اسلامی مشغول بازی در نمایشی بود که عباس جوانمرد، سرپرست و موسس گروه هنر ملی، آنان را برای حضور در شاخه دوم این گرو دعوت کرد. شکیبایی و اسلامی هم با شوق این دعوت را پذیرفتند. در این گروه بود که با محمود استادمحمد آشنا شد و در نمایش «شب بیست و یکم» او به ایفای نقش پرداخت و در همین نمایش بود که مسعود کیمیایی که او نیز جزو کارگردانان موج نو سینما بود، بازی‌اش را دید و برای فیلم «خط قرمز» او را دعوت به کار کرد.

این دومین باری بود که شکیبایی روی صحنه تئاتر کشف می‌شد و به فاصله چند سال بعد، یعنی در دهه ۶۰ که داریوش مهرجویی، دیگر کارگردان نوگرای سینما در جست و جوی «هامون» خویش بود، با دیدن بازی شکیبایی در نمایش «شاهزاده و گدا» به کارگردانی هادی مرزبان، دریافت که بعد از چند ماه جستجو، «هامون» خود را یافته است و این سرآغاز ورود درخشان شکیبایی به سینما بود.

شکیبایی، اما از آن بازیگرانی نبود که تنها دل در گرو سینما و تئاتر داشته باشد. او از مخاطب فراگیر تلویزیون نیز غافل نبود و هر زمان که فرصتی دست می‌داد و اگر پیشنهاد قابل‌توجهی می‌رسید، نه نمی‌گفت که نتیجه آن بازی در مجموعه‌هایی همانند «مدرس»، «روزی روزگاری»، «تفنگ سرپر»، «خانه سبز»، «کاکتوس» و ... شد.

گرچه عمر او چندان بلند نبود، اما در همان مجال هم خود را به یکی از ماندرگاترین و اثرگذارترین هنرمندان کشورمان تبدیل کرد و روز ۲۸ تیر سال ۱۳۷۸ وقتی که در ۶۴ سالگی، چشمانش را برای همیشه بر جهان بست، هم او می‌دانست و هم ما می‌دانستیم یادگار‌هایی گرانسنگ برایمان به جای گذاشته است.

امسال که او در جهانی دیگر ۸۰ ساله شده است، مهمانان عزیزی، چون داریوش مهرجویی و کیومرث پوراحمد را هم در کنار خود دارد.

 

منبع: تابناک

کلیدواژه: ماه رمضان عید نوروز نامگذاری سال ها جهش تولید با مشارکت مردم دعای روز چهاردهم رمضان دعای روز پانزدهم رمضان خسرو شکیبایی داریوش مهرجویی کیومرث پوراحمد ماه رمضان عید نوروز نامگذاری سال ها جهش تولید با مشارکت مردم دعای روز چهاردهم رمضان دعای روز پانزدهم رمضان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۱۴۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت

به گزارش «تابناک»، چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد.

روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت: «ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرارهای کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.

خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.

غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»
 
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.»

دیگر خبرها

  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • آخرین تصویر به جامانده از داریوش مهرجویی پیش از قتل/ عکس
  • آخرین تصویر به جامانده از داریوش مهرجویی پیش از قتل
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید
  • «هامون» داریوش مهرجویی به تئاتر می‌آید/ زنده نگه‌داشتن یاد بزرگان
  • «تشریفات ساده»، تلفیقی از تئاتر و سینما
  • ببینید | افشاگری جنجالی خسرو حیدری علیه فتح‌ الله‌زاده
  • قابهایی شبیه به زندگی از جنس فلسفه و شعر و عرفان